بلاقا گؤره



تانري آديلا
عزيز گؤروشچولر وبلاگيما خوش گليبسيز
بورادا آذربايجانا گؤره مطلب لر اولاجاق و اومود ائديرم راضي اولاجاقسيز
سيزين ده يرلي گؤروش لرينيز و يوروملارينيزي گؤزله ييرم
ساغ قالين
-----------------------------------------
بنام خدا
با سلام
من در اين وبلاگ ناچيز هدفم خدمتگذاري به آذربايجان و پاسداري از زبان توركي آذربايجانيست
انشاالله كه از مطالبم راضي باشيد
با تشكر
سورغو
  • بيزيم ديل هانسيدير؟
بلوقوما سس وئرين
سایغاج
rss feed
Azərbaycan var olsun آذربايجان وار اولسون
آذربايجان اورييمي ياشادان تكجه سنسن..
آنا یارپاق       ایلگی      

چه لذت بخش بود دفن كردن پيرمردها زير لجن هايي كه فلسفه وجوديشان را نمي دانستيم! فقط صورتهايشان بيرون مي ماند. خودمان واهمه داشتيم از اين كار!

جوانها روي صخره ها مي رفتند. چه دل شيري داشتند كه از روي صخره ها به داخل آب شور درياچه شيرجه مي زدند و شناكنان، تا جايي پيش مي رفتند كه به نقطه اي كوچك تبديل مي شدند! گاه دلشوره هايي از اين دوري ها تجربه مي كرديم، اما چون مي دانستيم در اين آب كسي غرق نمي شود، خيالها كمي راحت تر بود! ما كوچكترها حق نداشتيم از ساحل دور شويم. بعضي وقتها هم موجهاي بزرگي بر سرمان فرود مي آمد و ما را به خشكي فراري مي داد از ترس رفتن آب نمك در حلق و چشمانمان! صداي پرندگان مهمان در گوش مي پيچيد. فلامينگوها به طمع آرتميا، تنها موجود زنده درياچه، راهي ديار ما مي شدند.

روزها گذشت، ماهها گذشت، سالها گذشت... هر سال دريغ از پارسال! هر روز دريغ از ديروز... همين چند سال قبل بود كه اولين زنگ خطر شنيده شد، آن هم وقتي بود كه چند متر در آب پيش مي رفتي، اما آب تا زانوانت مي رسيد و وقتي هم از آب بيرون مي آمدي، روي پاهايت نمك ديده مي شد.

هر سال آب درياچه عقب نشيني كرد، عقب تر و عقب تر رفت... شايد رژيم لاغري داشت! ديگر افق درياچه ما آبي نبود، رنگ از رخسارش پريده بود، سفيد شده بود... سفيد سفيد!

سالهاي بعد مردم از هم پرس و جو مي كردند: »گؤلون هاراسينين سويو چوخدور؟ هاراسيندا چيممك اولار؟«

اين حكايت، اول اين قصه تلخ بود، قصه اي كه مي رفت تا ساليان بعد، تبديل به خاطره شود. امسال خيلي ها به ديدار اين بيمار زيبا نرفتند! شايد از دلتنگي اي بود كه با رفتن نصيبشان مي شد! مي گويند گاهي براي رسيدن بايد رفت، اما ديدن اين بيمار در حال احتضار، خون به دل خيلي ها كرد!

خيلي ها نظر مي دادند! هر كس، چيزي را مقصر مي دانست! بهار امسال عنوان شد كه 53 درصد از درياچه اروميه خشك شده است، يعني چيزي معادل سه هزار كيلومتر... و چند روز پيش اعلام شد كه با ادامه وضعيت فعلي، خشكي درياچه در اول پاييز به 60 درصد مي رسد. اما در نوشته حاضر، سعي بر اين است به بررسي همه جوانب خشك شدن درياچه پرداخته شود، از ديروز تا امروز...

1- از آنجا كه حوضه درياچه (آذربايجان غربي و شرقي و زنجان) منطقه كشاورزي مي باشد و يكي از پايه هاي اقتصاد اين منطقه، كشاورزي است، سدهاي زيادي روي رودهايي كه به درياچه اروميه سرازير مي شدند، بسته شد. اين سدها در نگهداري آبها تاثير بسزايي داشت، اما مانع ورود آبهاي جاري به درياچه اروميه شده و باعث افزايش غلظت آب آن شد. در نتيجه يكي از اصلي ترين منابع ورودي آب به درياچه اروميه از بين رفت. در سالهاي اخير، احداث و تكميل سد بر روي رودخانه هاي شهرچايي، نازلو، باراندوز چاي، حسنلوي نقده و... مانع از ورود آب به درياچه اروميه شده است.

2- در سالهاي اخير، خشكسالي دامان اين درياچه را نيز گرفت، بطوري كه بيشتر آبهاي درياچه در اثر گرما و عدم بارش نزولات جوي، تبخير شد و به دامان طبيعت بازنگشت. خشكسالي آنچنان گسترده بود كه حتي چاههاي آب هم توان تامين كشاورزان منطقه را نداشتند. ارتفاع آب به سرعت پايين آمد و همزمان غلظت آب بالا رفت. گاهي هوا به قدري گرم شد كه باورش براي مردم سخت بود!

3- باز هم عامل انساني! استفاده بي رويه از آبهاي سطحي و زيرزميني توسط انسان ها در مصارف خانگي، صنعتي و كشاورزي، باز هم مزيد بر علت شد و اسراف، عاملي شد بر كمبود آب در بحبوحه خشكسالي... طوري كه باز هم از سطح آب در درياچه نيلگون كم شد. همچنين افزايش چاه هاي غير مجاز (فاقد پروانه بهره برداري) باعث فروكش كردن آب درياچه اروميه گرديده است.

4- پل ميانگذر درياچه اروميه نيز دليل شد افزون بر ساير دلايل! خالي كردن خاك داخل درياچه اروميه كه بعد از مدتي با شكست مواجه شد و پس از آن عمليات ساخت ميانگذر با شيوه اي شبيه قبل و تركيبي ديگر!! اين بار درياچه نصف شد و ارتباط آبها با هم به چند متر كاهش يافت! هر چند فعالان محيط زيست اين عامل را در خشك شدن درياچه اروميه دخيل مي دانستند، اما بودند كساني كه اين عامل را از جرگه عوامل خشك شدن درياچه اروميه حذف نمودند. بعضي ها هم مدعي بودند پل ميانگذر در خشك شدن درياچه نقشي ندارد و تنها در به هم خوردن اكوسيستم درياچه موثر بوده است. در نظري ديگر، بيان مي شود كه اگر دليل اصلي تبخير بيش از حد و خشك شدن درياچه اروميه؛ پل جديد نباشد، از عوامل تشديد كننده اش به شمار مي رود، چون عملا درياچه را به دو بخش تقريبا مجزا تقسيم كرده كه جريان طبيعي گردش آب را در دو جهت افقي و عمودي (سطحي و عمقي) مختل مي كند، بنابراين آب خنكي كه در عمق درياچه است كمتر به سطح گردش كرده و آب سطح گرمتر شده، سريع تر تبخير مي شود. طرفداران اين نظر معتقدند اگر پل طوري ساخته شده بود كه در تمام طول آن آب به راحتي جريان پيدا مي كرد، كمترين آسيب را به گردش آب و يكنواختي غلظت نمكش مي زد.

اگر درياچه اروميه خشك شود، لطمات جبران ناپذيري گريبان گير منطقه خواهد شد و اين معضل تنها محدود به دو استان آذربايجان غربي و شرقي نخواهد شد. كارشناسان معتقدند در صورت ادامه روند كنوني خشك شدن درياچه اروميه، بمب هشت ميليارد تني نمك در راه خواهد بود كه دامنه اش تا كيلومترها دورتر را درمي نوردد. اين طوفان، گريبان ساختمان ها، درخت ها، ماشين ها و آبهاي جاري را خواهد گرفت و آنها را از حيث انتفاع خارج مي كند كه مسلما خسارات جبران ناپذيري را بر جامعه متحمل خواهد كرد.

آرتميا هم كه تنها موجود زنده درياچه اروميه بود، در اثر خشكسالي هاي اخير و بالا رفتن غلظت نمك كه به بيش از 300 گرم در ليتر رسيده است، در خواب مطلق به سر مي برد و با ادامه روند فعلي، به مرگ خواهد رسيد. اين طلاي كمياب و گرانبهاي درياچه اروميه ( كه به قولي شورترين درياچه جهان نيز نام گرفته است) در چند قدمي مرگ قرار دارد. همچنين نبود آرتميا در اين تالاب حفاظت شده، باعث اختلال ديگري در چرخه اكوسيستم طبيعت منطقه مي شود و آن از بين رفتن فلامينگوهايي است كه كيلومترها كوچ كرده اند تا از آرتمياي درياچه اروميه تغذيه كنند. همچنين لجن موجود در ساحل درياچه اروميه كه خواص درماني آن اثبات شده است، به صفر خواهد رسيد و علاوه بر نابودي اكوسيستم، باعث از بين رفتن صنعت توريسم مي شود.

ذكر اين نكته نيز ضروري است كه در صورت خشك شدن درياچه اروميه و بروز طوفان نمك، مردم منطقه به انواع بيماري ها دچار مي شوند كه اين مهم، هزينه درماني هنگفتي را مي طلبد.

در اين ميان، راهكارهاي متعددي نيز ارائه شد از قبيل:

1- انتقال آب از درياي خزر: اين راه حل به دليل مقرون به صرفه نبودن از نظر اقتصادي، عمليات و اعتبار و همچنين اختلاف سطح آب اين دو درياچه (درياچه اروميه بالاتر از درياچه خزر قرار دارد) به نتيجه دلخواه نرسيد.

2- انتقال آب از رودخانه هاي ارس، زاب و سيلوه و تامين حق آبه درياچه اروميه از اين آبها: هر سال شاهد طغيان رود ارس هستيم، رودي كه پر آبي آن مشهور است و خساراتي كه سيلابش در مسير به شهرها و كشاورزي وارد مي كند، شهره است! سيلوه نيز اگر مديريت شود ميتواند سهم بسزايي در جلوگيري از بحران داشته باشد.

3- آزادسازي آب سدها و ممانعت از حفر چاههاي غيرمجاز كشاورزي و صرفه جويي در مصرف آب: بجز آزادسازي آبهاي ذخيره شده در پشت سدها، عملي شدن اين روش زمان بر و مشكل به نظر مي رسد. در صورت آزادسازي آبهاي پشت يازده سدي كه بر روي آبهاي منتهي به درياچه اروميه بسته شده، كشاورزي منطقه مختل مي شود و همچنين تامين آب شرب مورد نياز اهالي منطقه نيز احتمالا با بحران مواجه شود.

با توجه به مشكلات عنوان شده و راهكارهاي پيش رو، به نظر مي رسد بهترين راه، همان انتقال آب از ارس و سيلوه بود كه در روزهاي گذشته با اظهارات جالب!! نمايندگان موافق و مخالف، فعلا به بايگاني سپرده شد!

بد نيست حداقل محض يادآوري هم كه شده، به سخنان نمايندگاني بپردازيم كه با اين طرح موافق و مخالف بودند.

نماينده اردل و فارسان در مخالفت با طرح مزبور گفت: قرار نيست با طرحهاي غيركارشناسي يك نقطه را آباد و ديگر نقاط را ويران كنيم، به چه قيمت و بر چه اساسي بايد از منطقه ارس آب برداريم آيا در آنجا مردم زندگي نمي‌كنند آيا در آنجا آب مورد نياز نيست، متاسفانه وزارت نيرو توجهي به اين مباحث ندارد.

حيدري گفت: با يك طرح احساساتي نبايد بودجه كشور را در جايي صرف كنيم كه بعداً پشيمان شويم.

جواد جهانگيرزاده نماينده اروميه در موافقت با دو فوريت اين طرح اظهارات حيدري نماينده اردل و فارسان را غيركارشناسي خواند گفت: بسيار متاسفم ما درباره يك موضوع ملي صحبت مي‌كنيم كه آينده زيستي كشور را تحت تاثير قرار مي‌دهد.

وي خطاب به حيدري گفت: شما در خصوص آينده كشور پاسخگو هستيد، به خاطر خدا دراين باره مطالعه كنيد، موضوع فقط آذربايجان نيست بلكه مربوط به كشور و منطقه است.

وي ادامه داد: درياچه اروميه زيست بومي است كه در عرصه بين‌المللي مشهور است، اگر خشك شود حتماً به ديگر شهرها آسيب وارد مي‌شود و باد نمك به شهرهاي ديگر هم مي‌رسد. آثار آن 13، 14 ميليون انسان را آواره خواهد كرد.

جهانگيرزاده به تمايل وزارت نيرو به آبرساني به درياچه اروميه اشاره كرد و گفت: متاسفانه دولت قصور مي كند، در دور دوم سفرهاي استاني دو هزار و 700 ميليارد تومان براي آبرساني به درياچه اروميه مصوب شد اما دريغ از پرداخت يك ريال. وقتي دولت كاري نمي‌كند مجلس چه مي تواند انجام دهد، ما دست توسل به سوي نمايندگان مردم دراز كرده‌ايم.

وي خاطرنشان كرد: اگر امروز اين مبلغ هزينه نشود فردا بايد ده‌ها و صدها ميليارد دلار هزينه كنيم تا آثار ناشي از نمك درياچه اروميه را برطرف كنيم.

نماينده مردم اروميه گفت: تنها راه نجات درياچه اروميه انتقال آب با فوريت است اگر امروز اقدام نكنيم فردا دير است مديريت جمهوري اسلامي به ناكارآمدي در حفظ منابع طبيعي محكوم خواهد شد.

موسي الرضا ثروتي نماينده بجنورد نيز در مخالفت با دو فوريت اين طرح از اظهارات احساسي جهانگيرزاده اظهار تعجب كرد و گفت: آقاي جهانگيرزاده دولت و كشور را ناكارآمد خواند.

وي گفت: چرا ظلم بزرگ به ايران انجام داديد و سدهاي غيركارشناسي زديد و جلوي آب را بستيد.

عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس ادامه داد: چگونه است كه دولت در اين خصوص برنامه ريزي و مطالعه كرده اما به راهكار انتقال آب به درياچه اروميه نرسيده اما شما با ارايه اين طرح به اين نتيجه رسيديد كه يك ميليارد متر مكعب آب را جابجا كنيد. اگر همين هزينه انتقال آب را به كشاورزان- كه به ناحق سد زده و ظلم به ايران كرده‌ايد- بدهيد و آنها كشت‌شان را كه توجيه اقتصادي ندارد متوقف كنند بسيار پسنديده تر است.

ثروتي گفت: اگر شما امروز احساس ناراحتي مي كنيد مردم سيستان و بلوچستان سالهاست گرفتار گرد و غبار هستند چطور اين موضوع براي شما فوريت پيدا كرد، شما از روي احساسات مطالبي را مطرح مي كنيد در صورتي كه اين طرح نياز به بررسي جامع دارد.

وي همچنين تاكيد كرد: شهرستان‌هاي پايين دست نسبت به چنين طرحي معترض هستند. وزارت نيرو متاسفانه دقت نمي‌كند نبايد اجازه دهد درياچه ماهي و تالاب درست كنند و از آبهاي موجود سوء استفاده شود اين طرح ضد عدالت است.

نقوي نماينده ورامين نيز در موافقت با دو فوريت اين طرح اظهار داشت: در آستانه تصميم مهمي قرار داريم لازم است نمايندگان بدون توجه به منطقه گرايي نسبت به اين مسئله تصميم گيري كنند.

وي گفت:‌ درياچه اروميه شهرت جهاني دارد نبايد نگاه استاني به آن داشته باشيم، مجلس شوراي اسلامي همواره براساس منافع و حيثيت ملي تصميم گيري مي‌كند اين موضوع نيز حيثيتي است.

وي طرح ارايه شده را بسيار كارشناسانه خواند و گفت: بهتر است به دو فوريت اين طرح راي مثبت داده شود.

نمايندگان مجلس پس ا ز استماع اظهارات مخالفان و موافقان با 57 راي موافق، 94 راي مخالف و 35راي ممتنع از 204 نماينده حاضر با دو فوريت اين طرح مخالفت كردند و طرح مذكور به صورت عادي در مجلس بررسي خواهد شد.

با توجه به آنچه در مجلس و در ميان نمايندگان روي داده و سخناني كه رد و بدل شده، چند سوال در ذهن بوجود مي آيد:

1- آيا نماينده اردل و فارسان واقعا در مورد مردم منطقه ارس نگران است؟ در اين صورت چرا نمي دانست كه مردم حومه رودخانه پرآب ارس، همه ساله با طغيان آن، دچار آسيب هاي جدي مي شوند؟!

2- آيا انتقال كشاورزان و مردم منطقه، كار عاقلانه اي است؟ آيا ضمانتي براي اشتغال اين مردم وجود دارد؟ شما بعنوان نماينده مردم اردل و فارسان، تضمين مي كنيد مردم منطقه بيكار نمانند؟! و به شغلي كه از آباء و اجداشان به آنها رسيده بپردازند؟ (چون احتمالا مهارت ديگري ندارند!)

3- در حالي كه تهران به حالت انفجار جمعيتي نزديك مي شود، آيا مكاني براي اسكان مردمي كه در چند صد كيلومتري درياچه اروميه زندگي مي كنند سراغ داريد؟ !

4- آيا نماينده بجنورد كه مدعي است مردم سيستان و بلوچستان سالهاست گرفتار مشكل هستند، آن زمان كه درياچه هامون با خشكسالي دست به گريبان بود، كاري براي نجات آن انجام داده اند و آيا اكنون، حداقل در دادگاه وجدان خودشان، آنهايي را كه مي توانستند كاري براي نجات هامون بكنند و نكردند را مورد شماتت قرار نمي دهند؟

5- آيا نگاه منطقه اي در مجلس شوراي اسلامي، جايي كه هر صندلي و هر شخص، نماينده هزاران نفر است، كار درستي به نظر مي رسد؟ يعني هر نماينده تنها براي دفاع از منطقه اي خاص به مجلس گام نهاده و نه براي دفاع از ايران؟ حداقل موضوع درياچه اروميه كه موضوعي ملي است را در نظر داشته باشيم!

در پايان بايد گفت اگر اين درياچه خشك شود، علاوه بر نابودي منطقه وسيعي از خاك ايران و ضررهاي جبران ناپذيري كه بر اقتصاد و طبيعت منطقه آذربايجان وارد كرده ايم، مورد شماتت نسل هاي آينده قرار خواهيم گرفت. چرا كه توانستيم و انجام نداديم!!!

باور كنيم كه خشك شدن درياچه اروميه موضوعي ملي و يا شايد فراملي است و ياري ساير كشورها را نيز مي طلبد.


گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : اورمو گؤلو
یارپاق لار :
 
   
 
Powerd By : ARZUBLOG.COM Theme Designer : MyTheme.ir