بلاقا گؤره



تانري آديلا
عزيز گؤروشچولر وبلاگيما خوش گليبسيز
بورادا آذربايجانا گؤره مطلب لر اولاجاق و اومود ائديرم راضي اولاجاقسيز
سيزين ده يرلي گؤروش لرينيز و يوروملارينيزي گؤزله ييرم
ساغ قالين
-----------------------------------------
بنام خدا
با سلام
من در اين وبلاگ ناچيز هدفم خدمتگذاري به آذربايجان و پاسداري از زبان توركي آذربايجانيست
انشاالله كه از مطالبم راضي باشيد
با تشكر
سورغو
  • بيزيم ديل هانسيدير؟
بلوقوما سس وئرين
سایغاج
rss feed
Azərbaycan var olsun آذربايجان وار اولسون
آذربايجان اورييمي ياشادان تكجه سنسن..
آنا یارپاق       ایلگی      
:::‌ مدرسه لر باشلاندي :::


مدرسه ها براي ورود كلاس اولي ها آماده ميشود


يئنه مدرسه لر باشلاندي، بؤيوك باباسي ياشاتميشدي بو گونو، سونرا آتاسي و سونرا اؤزو و اي
ندي بالاجا اوغلو ايلك گون اولاراق اوخولا گئديردي!!
اوره يي سيخيليردي و ايندي زمانه فرق ائليردي و ائله بيل گرك او ايلك گوندن فارسجا بيله ردي و آيتامين اوغلو فارسجا باجارميردي و بيليردي خانيم معلليم اوغلونو تحقير ائدجكدي!!!!
آنا ديلين بيلمه سه عيبي يوخدو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فارسجا ندن آنلامير بو اوشاق؟
ندن بونلا فارسجا دانيشماييبسيز؟
و مينلرجه معني سيز ندن لر؟؟؟

..... و يازيق منيم آنا ديليم (تورك ديليم) .... كيم اونو دوشونه جك؟؟؟

يوخسا فارسلار بيزدن اوستوندورلرمي؟؟؟؟ ......... (هئچ اينانميرام)

آنا ديليمي اوره ييمده ياشاديرام و نئت تكجه پايلاشديغيم يئر اولوب......

///...و زامان دئيير اولاجاق بير گون توركونده مدرسه سي///




گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : اورمو گؤلو

تحريف تاريخ و زبان مردم اورميه توسط ويكيپديا

ويكيپديا بدون هيچ اشاره اي به نسل كشي مسلمانان توسط مسيحيان و فتنه هاي تاريخي اين شهر در اثناء جنگهاي جهاني اول و دوم، تركي شدن زبان مردم اورميه و حتي تبريز را هم ناشي از مهاجرت دادن ايل افشار ساكن ابيورد خراسان توسط شاه عباس يكم دانسته

سايت ويكيپديا بعنوان دايره المعارف آزاد اطلاعات عمومي، در صفحه ويژه اروميه به طور مرموزي اقدام به تحريف تاريخ و زبان اورميه و ساكنان آن نموده است.

به گزارش آينانيوز، در توصيف تركيب جمعيتي مردم اورميه در اين دانشنامه آمده است:" اكثر ساكنان شهر اروميه را ترك هاي آذري و كردها تشكيل مي‌دهند، كردهاي اروميه بومي منطقه اروميه يا عمدتا از شهرهاي كردنشين اطراف مانند مهاباد، سردشت، نقده، اشنويه، پيرانشهر، ماكو و بوكان و تكاب هستند."

همچنين بر اساس گفته اين سايت تا سال 1900 نزديك به نيمي از جمعيت اورميه را مسيحيان تشكيل مي دادند كه بعد از سال 1918 و بعد از نسل كشي(!!!) عثمانيها مهاجرت كرده اند.

ويكيپديا بدون هيچ اشاره اي به نسل كشي مسلمانان توسط مسيحيان و فتنه هاي تاريخي اين شهر در اثناء جنگهاي جهاني اول و دوم، تركي شدن زبان مردم اورميه و حتي تبريز را هم ناشي از مهاجرت دادن ايل افشار ساكن ابيورد خراسان توسط شاه عباس يكم دانسته و زبان آذري را زبان رسمي مردم تبريز،پيش از رواج زبان تركي عنوان كرده است.

با توجه به اقدامات مشابه قبلي در اين سايت و نيز سايت گوگل و گوگل ارث در تحريف تاريخ و فرهنگ مردم و ايجاد تفرقه بين ساكنان آذربايجان غربي بويژه شهر اورميه،ضروري است صاحبنظران و تاريخ شناسان نسبت به اين موضوع، اعتراض و توضيحات مكتوب خود را ارائه كنند.

qaynaq




گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : اولايلار و خبرلر
خشك شدن درياچه اورميه فاجعه بشري است

نماينده مردم تهران گفت: «انتظار داريم دولت با مجلس همراهي كند و اگر پيشنهادي در اين زمينه دارد ارائه دهد و آثار مختلف اين فاجعه را پيشگيري كند، زيرا خشك شدن درياچه اورميه يك فاجعه بشري است.»84

به گزارش خبرنگار ايلنا، "عليرضا محجوب" از طراحان اصلي طرح يك فوريتي نجات و احياي درياچه اورميه در نشست خبري عصر امروز (يكشنبه 20 شهريور 90) كه به همراه "نادر قاضي پور" نماينده مردم اروميه در مجلس شوراي اسلامي در جمع خبر نگاران حضور داشت در توضيح اين طرح يك فوريتي گفت: «با تهيه اين طرح جديد نگراني نمايندگان مخالف در مورد وجود بار مالي برطرف شده و به گونه‌ايست كه شوراي نگهبان با آن مشكلي نخواهد داشت.»

به گفته وي طرح تهيه شده دولت را مكلف مي‌كند هرچه سريعتر با تمام قوا و امكانات براي نجات درياچه اورميه اقدام كند.

محجوب خاطرنشان كرد: «مراقبت سازمان حفاظت محيط زيست از راه دور بر درياچه اورميه معنا ندارد. انتظار داريم دولت با مجلس همراهي كند و اگر پيشنهادي در اين زمينه دارد ارائه دهد و آثار مختلف اين فاجعه را پيشگيري كند. زيرا خشك شدن درياچه اورميه يك فاجعه بشري است، بايد از سرنوشت درياچه اورال در آسياي مركزي عبرت گرفته شود.»

او در مورد سدهاي در دست ساخت در مسير رودخانه‌هاي منتهي به درياچه اورميه نيز گفت: «نظر اين است كه اين سدها ساخته شوند اما تا زماني كه خشكسالي از بين نرفته آبگيري نشوند.»

نماينده تهران تصريح كرد: «در صورت آبگيري، اين سدها نيازمند دو ميليارد و 300 ميليون متر مكعب آب هستند و در چنين شرايطي بحران موجب خشكسالي قطعي درياچه اورميه خواهد شد.»

وي يادآور شد: «مسئولان و دست اندركاران بدانند در مورد منابع آب بايد به گونه‌اي تصميم گيري شود كه باعث خشكسالي نشود . هر اقدامي براي آبگيري جديد بايد با رعايت وضعيت درياچه اورميه انجام شود.»

نماينده مردم تهران خاطرنشان كرد: «اگر 10 سال پيش چنين اقدامي عملي شده بود امروز با مشكل خشك شدن درياچه اورميه مواجه نبوديم. در اين طرح پيش بيني شده يك ميليارد دلار از جزء ث بند 2 ماده واحده بودجه 90 براي نجات درياچه اورميه هزينه شود و اين مي تواند يكي از بهترين راه‌ها باشد.»

وي در مورد خبرهاي منتشره در خصوص موافقت نكردن آذربايجان با انتقال آب از ارس نيز گفت: «ما از حقآبه خود استفاده مي كنيم و كسي نمي تواند نسبت به استفاده ما از اين حق معترض شود. همانطور كه ميلياردها متر مكعب حقآبه ما به درياي خزر مي‌ريزد ما نيز مي‌توانيم از حقآبه خود استفاده كنيم.»

قايناق





گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : اورمو گؤلو

سونآي والنتاين آذربايجان

(31 شهريور هر سال)

http://www.news.niksalehi.com/khabar/intro.jpg

يكي از دلايلي كه رسم و رسومات خوب يا بد غربي ها وارد فرهنگ ما مي شود عدم شناخت خودمان از پتانسيلهايي است كه داريم.آنچه كه خود يهترين و با مفهوم ترينش را داريم اما نمي دانيم.هيچكداممان هم گناهي نداريم .واقعا در كدام برنامه تلوزيوني يا كدام نشريه در مورد سوناي صبحت شده است. كدام پدر ومادري در اين مورد با جوانان و نوجوانان خود صبحت كرده اند ويا به بيان يهتر با اين قضيه اشنا هستند؟ قبول داريم كه قدرت رسانه غربي و نژاد پرست بيشتر است اما اصلي ترين قدرت آنها جهل وناداني ما مي تواند باشد . ما منكر زيبايي هاي والنتاين نيستيم وحتي والنتاين را غنيمتي براي مستحكم تر كردن عشق و دوستي مي دانيم اما ترحيح مي دهيم كه در اولويت اول ارانچه داريم استفاده كنيم. شايد بدانيد كه در اغلب كشورهاي داراي تمدن مانند ژاپن روز عشق خاص آن كشور وجود دارد و هر ساله گرامي داشته ميشود. در ادامه اين مقاله ميتوانيد با اين روز خاص كه والنتاين آذربايجان محسوب ميشود آشنا شويد. قدم اول آشنايي است . سوناي چيست؟ سوناي يك رسم ديرينه است. رسمي اسطوره اي و افسانه وار كه حتي قبل از ظهور اسلام تا به امروز پاس داشته است. گرچه به مرور زمان كم رنگ تر شده اما هنوز هم حداقل روستاهايي هستند كه اين رسم را برپا مي دارند. همانطور كه از اسمش برميايد بايد ربط كاملي به ماه داشته باشد. معمولا اغلب افسانه ها و اسطوره ها در فرهنگ ما آذربايجاني هاو كلا تورك ها به ماه مربوط است. ماه در اسامي، اعياد، و رسومات ما به طور كامل رخنه كرده و زيبايي افسانه وي به آنها داده است. سوناي شبي از سال است كه به اصطلاح به آن اعتدال پاييزي گفته ميشود. شبي كه روز و شب برابر ميشوند و ماه كامل ميشود. اين شب تقريبا شب آخر تابستان است. البته ممكن است جند روز زودتر يا ديرتر باشد همه اينها بستگي به كامل شدن ماه دارد. اما به هر حال ميتوان شب آخر تابستان را سوناي ناميد كه روز عشق در آذربايجان محسوب ميشود. در اصل اين شب مشابهات زيادي با جشن برداشت محصول در كشورهاي غربي دارد و در روستاها نيز به نوعي براي برداشت محصول استفاده ميشود اما همانگونه كه در كشور ما معمولا جشنهاي باستاني محكوم به فنا شده اند اين روزنيز هرساله بيشتر و بيشتر به سوي نابودي رفته است. در روستاها در اين شب بازيهاي خاصي انجام ميشود معمولا جوانان روستا با صدايي خاص كه به (آواوا) مشهور است همه را به ميدان روستا و براي شروع بازي دعوت ميكردند. در اين شب خاص ماه و خورشيد در زاويه ي 180 درجه قرار گرفته و هنگام غروب دقيقا برروي هم قرار ميگيرند.البته اين ديدار خيلي به سرعت اتفاق ميافتد و زياد به طول نمي انجامد. اين موضوع تا ابد ادامه دارد. از قديم اين اتفاق به يك نوع عشق تشبيه شده است. عشق ماه به خورشيد. عشقي كه تمامي ندارد و ابدي محسوب ميشود درست مانند عشقهايي كه در داستانهاي فولكلور آذربايجان همانند اصلي-كرم وجود دارد. عشقي كه حتي با سوخته شدن نيز تمامي نمي پذيرد.طبق اين افسانه عشق اين دو عاشق تمامي ندارد و تا ابد تكرار ميشود و ادامه ميابد. همه اين موارد و عناصر در داستانهاي ديگر ما همانند كوراوغلي نيز صادق هستند. چه ميتوانيم بكنيم؟ همان كارهايي كه در والنتاين انجام ميدهيم ميتوان در سوناي نيز انجام گيرد. نبايد انتظار داشته باشيم كه فعلا بازيهاي مخصوص آن روز همان طور كه در گذشته بوده، انجام گيرد. هر هدايايي باشد كه رنگ بوي عشق نيز داشته باشد. اين هدايا ميتواند از شمع، گل، عروسك و صنايع دستي گرفته تا يك كتاب متغيير باشد. اگر بتوانيد چيزي پيدا كنيد كه نشاني از ماه كامل داشته باشد كه سنگ تمام ميشود. كلا چيزهايي كه رنگ و بويي از ماه داشته باشند متناسب تر هستند. هديه بهانه اي براي مناسب است براي گرامي داشت اين روز و معرفي آن به ديگران از طريق ارسال اس ام اس و غيره. براي اطلاعات بيشتر رمان(آواوا) نوشته استاد ناصر منظوري كاملترين و شيرين ترين نوشته در مورد سونآي است. در مقدمه و بخش اول كتاب توضيحات كاملي در مورد اسطوره ها و سوناي و كلمات كليدي داده شده و در بخش اصلي ميتوانيد رماني جذاب بر اساس اين موضوع بخوانيد. با خواندن اين رمان بر تمام جنبه هاي سوناي آگاه خواهيد شد. كتاب توسط انتشارات انديشه نو منتشر شده است.



آرديني اوخو

گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : كولتور/اردم

«استاد شهريار»

سؤزلر مولكونون سولطاني

پرويز يكاني زارع(ائليار)


      

آشيق دئــير بيـر نــازلي يار واريميش

عشـقينـدن اودلانـيب يانـار واريميش

بير سازلي ســؤزلو شهريار واريميـش

اودلار سؤنوب ، اونون اودو سؤنمه ييب

   اوستاد شهريار ، آذربايجان ميللتي نين ان پارلاق ميللي شاعيريديركي، » حيدر بابايا سلام « پوئماسين يازماقلا ايران و بوتون شرق اؤلكه لرينده گئنيش شؤهرت قازانميشدير.

   اونون شعيري او قدر گؤزل ، صميمي و آخارديركي: اديبلر به يه نيب، شهر اهلي قارشيلاييب، كندليلر باغرينا باسيب، خاصه لر خوش سؤيله ييب، كوتله ايچري ديللر ازبري اولور ، و شؤهرتي هر ايكي تورك و فارس ديللرينده و ادبيات عالم لرينده دانيلماز و يوكسك دير.آدي اؤلمز شهريار، اؤزونون پارلاق شاعيرليك باجاريغي ايله نه تكجه ايران و آذربايجاندا بلكه ده ياخين شرقده مشهور اولموش، و پوئتيك ايرثي مئيدانا چيخديغي ايلك گونلردن، بوتون ادبيات سئوه رلرين ديقّتيني جلب ائتميشدير.

   شهريارين چاغداش ادبياتيميزا و موعاصير شعريميزين گؤركملي ائلچيلر سيراسيندان آييرماق هئچ وجهيله اولاسي دئييل. بوتون منجه ايكي اؤنملي سببي اولا بيلر: بيرينجيسي شهريارين ياراديجيليغي و ايكينجيسي خالقيميزين رئال صنعت و صنعتكارا گؤسترديگي سئوگي و حؤرمتدير.

   شهريار فارس قزل و قصيده سينين آز تاپيلميش اوستادي اولدوغو كيمي، يئني شعيرين ده باجاريقلي ائلچي سيدير. اونون « اي واي آنام »،« سهنديه » و « آذربايجان » پوئزييالاري، يئني شعيرين گؤزل اؤرنكلريندن ساييلير. اساس اعتيباريله « يئني ليك مكتبي » هر زاماندا آذربايجان آديله آياقداش دير و آذربايجان شاعيرلري هامي اؤلكه لر و هامي ميللتلردن قاباق تام دويغولوقلا قادير اولدولار » قه جر« دؤورونون اؤزه لليكله ادبي دؤنوش دؤورونون شعير سبكي نين ويرانه لري اوسته ، بير يئني و كؤنول آچان ساراي سالسينلار. ئنجه كي شعيرين ميثيل سيز اوستادي و سؤز ديارينين « شهرياري » بير مكتوبوندا نيمانين اوغلونا، بو واقعيته تصديق دامغاسي ووردو. و شهريارين سهنديه سينين سربست فورمادا سؤيله نيلمه سي، شهريارين چاغداش ادبياتيميزدا بؤيوك قدرته ماليك اولماسيني گؤرسته رير. روحو شاد بهجت تبريزلينين ادبي ايرثي، ايران ادبياتينين ان گئنيش تبليغ ائديلن اؤرنه يي اولموشدور.

   دؤرد يوز ايلدن سونرا، حافظ شعرينين اوستونه شعير دئين شهريار، طيليسمي سينديراراق، بيرده باشدان قزلي فارس ادبياتيندا اوره يه ياتان شعير ژانري ائتميشدير.شهريار قزللرينده سئوينج و سئوگي، كؤهنه بير ميراث كيمي يوخ ، بلكه ياشاييش قانيله ديريلدير، و هر حالدا شاعير حياتي نين بير دؤورونه حصر ائدير. شاعير سئوينج دن سؤز آچاندا، صميمي و ساده فورمادا دويغولاريني تميز و شاعرانه بير يول ايله ديله گتيرير و ائله بو ديل ايله اوره گين بيرلييي، شاعير ليريكاسيني شيرين، سئويلمي و گؤزه للنديرير.

.



آرديني اوخو

گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : ادبيات
قاييدين فيلامينقولار...


قاييدين فيلامينقولار، اورمو گؤلونه جان وئرين، سو گتيرين، بير داها ياشام وئرين،

آمان دير گئتمه يين، اؤله ر منيم اورمو گؤلوم سيز اولماساز!!!

 - ائليار اوزتورك,ائلمان اورمو اوغلو,آتامان مرندلي, ,اراز السون,اراز  ائلسس,محمدرضا قديم زاده,سجاد توران,قافلان تورك,آلپاي آدلي تورك,آيتام اورمولو,محمد  تنها,يارالي قافلان,ائلمان وورغون,فرهاد  كارتال        ,اولدوز  جون,آراز تبريزلي,سهند توران,احد يورت سون,حامد آي تاي,

قوشلار، اينسانلار يارديم ائتمه دي!! نه اولار سيز يارديم ائدين!!!!





گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : اورمو گؤلو
urmu gözəllikləri - اورمو گؤزلليك لري


گوي تپه- اورمونون اسكي تپه لرينن بيري

اورموگولونون سويو قوتولوپ،دوزلار باش قوزاييپ

اورموگولونون گمي لري تورپاق اوستونده

آرميد آغاجي،گول واختيندا

حيدرلو كندينن شهره باخيش،گوزل طبيعت

سيرداغينين يولو

 



شكيللر: سعيد شكاري-دن
قايناق: اورمو نيوز



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : اورمو گؤلو

عروس لاجوردي ايران خاطره مي شود؟

 نويسنده: ندا عبدي


خاطراتم خيلي هم دور نيست... حدود 20 سال قبل بود. با خانواده به كنار دريا مي رفتيم تا از اين موهبت الهي بهره مند شويم. يادم مي آيد چند خانواده با هم راهي مي شديم. پدربزرگ ها كمي آنطرفتر روي لجن هاي سياه دراز مي كشيدند، ما كوچكترها موظف بوديم روي پدربزرگها را با لجن ها بپوشانيم. چقدر لذت بخش بود بازي با آن لجن ها، بدون اينكه مادر ما را مورد عتاب قرار دهد.



آرديني اوخو

گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : اورمو گؤلو
۹ شهريور ۱۳۹۰ :: نويسنده : ائلمان اورمو اوغلو
افسانه مان قوردها

The Wolf Man
اين افسانه بشكل وسيع در ميان تركان قيرقيز از قديم‌الايام بصورت سينه به سينه نقل گرديده تا اينكه در عصر حاضر توسط "چنگيز آيتماتف" نويسنده بزرگ قرقيزي در رماني به نام "گون وار عصره بدل" (روزي به درازي قرن) انعكاس خود را يافته است  .
"مان قورد" در حقيقت بعنوان صفت جانشين موصوف به كساني كه فاقد "شعور ملي" بوده و بطور كامل از خود بيگانه گرديده‌اند اطلاق مي‌شود  . مان قورد  كسي است كه نسبت به ايل و تبار و قوم و خويش خود بيگانه شده و هيچ وابستگي فرهنگي به قوم خود احساس نمي‌كند  . او به راحتي زبان مادري و حتي مام ميهن و مادر حقيقي خود را در جاي  جاي گفتارش به تحقير و تمسخر مي‌گيرد و فرهنگ خودي را نفي و به فرهنگ بيگانه به ديده احترام فوق‌العاده مي‌نگرد و در اين كار آنقدر پيش مي‌رود كه حتي حاضر مي‌شود طبق افسانه به دستور ارباب، قلب مادر خود را نيز نشانه‌ي تير كند و او را از پاي درآورد بدون اينكه خم به ابرو بياورد يا متاثر گردد  . بدين جهت مان قورد يك بي اصل و نسب كامل است كه بيشتر به كوبيدن مظاهر و منافع ملي خود مي‌پردازد  .
واژه "مان" در تركي غير از معني مثل و مانند در تركيب تركمان (ترك مانند) و ائلمان (ائل مانند) معني عيب و نقص را نيز در خود دارد و مان قورد  در حقيقت مفهوم "گرگ ناقص" يا به بيان واضحتر "انسان ناقص" را در قاموس تركان افاده مي‌كند  . با توجه با اينكه در اين قاموس بوز قورد بعنوان انسان كامل و اصيل است لذا مان قورد بعنوان انسان ناقص تلقي مي‌گردد . به عبارت ديگر مان قورد به معني "گرگ ننگين" يا "انسان ننگين" است. اين ننگ بيشتر گريبان گير همان بوزقوردهاست كه اسير دشمن شده و بعد از شستشوي مغزي به ننگ ايل و تبار و جامعه و ايدئولوژي خود بدل مي‌شوند  .در شكل جديد مان قوردها در رسانه‌هاي گروهي وادار به مصاحبه بر عليه ايدئولوژي قبلي خويش مي‌گردند  .
افسانه مان قورد در مورد منشا و چگونگي مان قورد شدن بوز قوردها سير مسخ آنان از گرگ كامل (انسان كامل) به گرگ ناقص (انسان ناقص) را به تفصيل چنين بيان مي‌كند  .
روز و روزگاري در صحراي "ساري اؤزيه" آسياي مركزي اقوام مختلف زندگي مي‌كردند  . يكي از اين اقوام قوم ترك نايمان بود  . نايمان‌ها دشمناني به نام " ژوان ژوان"ها داشتند  . ژوان  ژوان‌ها مبتكر مان قورد گردانيدن اسراي خود بودند  . آنها اسيران جوان قبيله نايمان را گرفته و طي شكنجه‌هاي سخت و طاقت‌فرسا حافظ تاريخي آنان را مختل كرده و از آنها فردي بي بند و بار نسبت به قوم و قبيله خود مي‌ساختند  .
مان قوردها طوري تربيت مي‌شدند كه تنها دستورات ارباب خود را مثل روبوت، و آدم آهني‌ها بكار مي‌بستند اگر ارباب مان قورد مي‌گفت پدر و مادرت را بكش در چشم بهمزني بدون هيچگونه ترحمي آنان را به قتل مي‌رساندند  .
افسانه مي‌گويد : در منطقه ساري اؤزيه چاههاي زيادي وجود داشت و همه جا سرسبز و خرم بود ولي ناگهان قحطي بزرگي اتفاق افتاد و اقوام ساكن در آن صحرا به جاهاي ديگر كوچ كردند  . قوم ژوان  ژوان‌ها نيز كه مبتكر شستشوي مغزي جوانان بودند مجبور به كوچ گرديده بسوي رود اديل (اتيل)- كه همان ولگا باشد- رفتند. آنها چون به لعنت و نفرين الهي  به جزاي مان قورد كردن جوانان  دچار شده بودند موقع گذر از روي آبهاي يخ بسته ولگا همگي از كوچك و بزرگ و انسان و حيوان با شكسته شدن يخها به عمق آبها  مثل فرعون- فرورفته و از روي زمين محو و نابود شده به جزاي خود مي‌رسند  .
افسانه در مورد چگونگي مان قورد سازي ژوان ژ وان‌ها مي‌گويد : ژوان  ژوان‌ها وقتي كساني را اسير مي‌گرفتند آنها را به صحرا برده موهاي سرشان را از ته مي تراشيدند، بعد شتري را سر بريده و از پوست گردن شتر  كه از سفت‌‌ترين قسمت پوست شتر است  قطعاتي را جدا كرده و بلافاصله به سر اسير ‌چسبانيده ، آنرا محكم مي‌بستند  . بعد از اين كار دستبند و پاي‌بند اسيران را محكم كرده آنها را در زير آفتاب سوزان رها مي‌كردند .
بعد از مدتي موي سر آنها رشد كرده و چون جايي براي رشد خود نمي‌يافتند برگشته بتدريج داخل مغز اسير مي‌شدند  . در اين موقع بيشتر جوانان تاب تحمل اين غذاب را نياورده فوت مي‌كردند ولي آنهايي كه مي‌ماندند در اثر برخورد موها با سلولهاي حافظه تمام خاطرات گذشته خود را از دست داده و تنها مهارت‌هاي آنان در تيراندازي مي‌ماند  . آنها به دستور ارباب خود هر كس را كه دستور مي‌داد بلافاصله تيرباران مي‌كردند  . چون از بين ده اسير يك اسير مان قورد شده و بقيه مي‌مردند لذا ارزش يك مان قورد  ده برابر يك غلام بود و اگر كسي مان قورد كسي را مي‌كشت مجبور به پرداخت جريمه سنگين مي‌شد  .
افسانه مي‌گويد: روزي پسر جواني بنام "ژول آمان" (يول آمان) فرزند پيرزني بنام "نايمان آنا" براي گرفتن انتقام خون پدر خود از ژوان  ژوان‌ها كه در جنگ با آنان كشته شده بود  به اتفاق ساير جوانان قبيله نايمان به ژوان ژوان‌ها حمله كرده و بعد از جنگي قهرمانانه اسير مي‌شود  . ژوان ژوان‌ها او رامان قورد كرده و به چوپاني گله‌هاي خود مي‌گمارند ."نايمان آنا" براي نجات پسرش به منطقه ژوان  ژوان‌ها رفته و پسر خود را مي‌بيند كه چوپان گله شده است  . مادر به فرزند نزديك شده و اسمش را مي‌پرسد  . پسر جواب مي‌دهد كه نامش مان قورد است.   مادر در ميان حسرت و نااميدي از پدر و مادر و ايل و تبارش مي‌پرسد  . پسر جوان تنها يك جواب دارد آنهم : من مان قورد هستم  . مادر سعي مي‌كند حافظه‌ي پسر جوانش را به كار بياندازد  . "چنگيز ايتماتف" - نويسنده معروف قرقيزي - در همان رمان "روزي به درازي قرن" بقيه ماجرا را چنين به رشته قلم مي‌كشد كه مادر خطاب به پسرش مي‌گويد : " اسم تو ژول آمان است مي‌شنوي؟ تو ژول آمان هستي  . اسم پدرت هم دونن باي (Donan bay) است پدرت بادت نيست؟ آخر او در زمان كودكيت به تو تيراندازي ياد مي‌داد  . من هم مادر تو هستم، تو پسر من هستي، تو از قبيله نايمان هستي متوجه شدي؟ تو نايمان هستي  .
او (مان قورد) با بي‌اعتنايي كامل به سخنان مادرش گوش مي‌داد  . گويي اصلا اين حرفها ربطي به او ندارد  .
نايمان آنا باز دوباره تلاش كرد كه حافظه پسرش را بكار بياندازد لذا با التماس گفت:
 اسمت را بياد بياور  .  .  .ببين اسمت چيست مگر نمي‌داني كه پدرت دونن باي است؟ اسم تو مان قورد نيست ژول آمان است  . براي اين اسمت را ژول آمان گذاشته‌ايم كه تو در زمان كوچ بزرگ نايمان‌ها بدنيا آمدي   . وقتي تو بدنيا آمدي ما سه روز تمام كوچ خود را متوقف كرديم".
“نايمان آنا” براي اينكه احساسات پسرش را تحريك كند و او را به ياد كودكي خود بياندازد برايش ترانه و لالايي و باياتي مي‌خواند ولي هيچ تاثيري در پسر جوان نمي‌كند  . در اين موقع ارباب ژول آمان پيدا شده و نايمان آنا از ترس او پنهان مي‌شود.ارباب ژول آمان از او مي‌پرسد آن پيرزن به تو چي مي‌گفت؟ ژول آمان مي‌گويد او به من گفت كه من مادرت هستم  . ارباب ژل آمان مي‌گويد تو مادر نداري تو اصلا هيچ كس را نداري فهميدي، وقتي آن پيرزن دوباره پيشت آمد او را با تير بزن و بكش  . او بعد از دادن "حكم تير" به دنبال كار خود مي‌رود  . نايمان آنا وقتي مي‌بيند او رفت از مخفيگاه خويش خارج شده مي‌خواهد كه دوباره حافظه تاريخي و قومي و خانوادگي پسر جوان را بكار بياندازد لذا به او نزديك مي‌شود  . اما ژول امان با ديدن نايمان آنا بدون هيچ ترحمي در اطاعت كوركورانه از دستورات اربابش قلب مادرش را نشانه گرفته و او را از پشت شتري كه سوارش شده بود سرنگون مي‌سازد   . قبل از اينكه پيكر بي‌جان نايمان آن به زمين بيفتد روسري او به شكل پرنده‌اي بنام دونن باي درآمده و پرواز مي‌كند . گويي اين پرنده روح نايمان آنا را در جسم خود دارد. از آن زمان پرنده‌اي در صحراي ساري اؤ‍زيه پيدا شده و به مسافرين نزديك گرديده و دايماً تكرار مي كند:
"به ياد آر از چه قبيله‌اي هستي، اسمت چيست؟ اسم پدرت دونن باي است، دونن باي، دونن باي  .  .  ."
پيكر بي‌جان نايمان آنا در محلي كه بعدها بنام او به قبرستان "آنا بيت" معروف گرديده به خاك سپرده مي‌شود  . پسر مان قورد او حتي براي گرامي‌داشت خاطره مادر بر سر قبر او نيز حاضر نمي‌شود چراكه او خود را بي ‌پدر و مادر و بي‌اصل و نسب مي‌دانست  .
ماجراي بوزقوردها و تشكيل امپراطوري بزرگ "گؤك ترك" در رمان بزرگ"Boz Kurtlar" نوشته "atsiz" در كتابي 555 صفحه‌اي و ماجراي مان قوردها در كتاب : "KUH Bapecpa bəpabəp" (گون وار عصره برابر) نوشته چنگيز آتيماتف، در 348 صفحه چاپ و منتشر شده است  . كتاب اخير با نام "روزي به درازي قرن" به زبان فارسي و با نام "Gun olur asra bedel" گون اولور عصره بدل به زبان تركي استانبولي و به نام"گون وار عصره برابر" به تركي آذربايجان ترجمه شده است ترجمه شده است  .
بر اساس اين رمان مشهور چنگيز آتيمايف در سال 2000 نمايشنامه‌اي در تئاتر شهر استانبول با نام اصلي "mankurt"(مان قورد) و با نام فرعي "Gun uzar yuz yil olur" (گون اوزار يوز ييل اولور)  به صحنه برده شده است  .
بدين ترتيب دو اثر بزرگ از دو نويسنده سترگ از دو افسانه كهن ترك چاپ ومنتشر شده كه در يكي به ماجراي تركان اصيل و در ديگري به ماجراي تاسف‌بار تركان از خود بيگانه پرداخته مي‌شود  .
باشد كه روز و روزگاري ديگر داستانهاي كهن ترك بشكل‌هاي هنري از قبيل رمان و نمايشنامه و فيلم درآمده و بازسازي گردد  .

قايناق



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : اورمو گؤلو

اورمو گؤلو، سنده خاطيره لريميز وار!




منه تاي باشقا گؤلون يانيندا ياشايان بوتون اينسانلارين اوشاقليق و عؤمور سورمه نين چئشيتلي واختلارينين خاطيره لريندن سوروشساق يقين اورمو گؤلونه چيممك اوچون گئتمك، يوخسا گئديب اوردا گونون باتماسينا باخماق ان شيرين و يادلاردا قالان خاطيره لردن ساييلير، هئچ اونوتمارام اوشاقييديم، يايدا قارداشيملار جمعه گونلري كوچه قاپيميزين آغزيندا اوتورارديق، قونشولارين چوخو يايين ايستيسيندن قاچماق اوچون گؤله گئدرديلر، بيزيم ماشينيميز يوخويدو و بونا گؤره مظلومجا اوتوروب اونلارا باخارديق، ائله سئورديم بيزده گئدك اومور گؤلونه، آمما نه فايدا! كاسيبچيليق بئله دئمكدير و بونو تجروبه ائدن اولماسا منيم نه دئدييمي آنلايا بيلمه يه جك!!

بعضن ماشيني اولان قوهوملار ماشينلاريندا يئر اولسايدي- بيزيده گؤله آپارارديلار، اورا گئدن زامان دوغروداندا ان خوش چاغلاريميز اولاردي، دئيرديك، گولرديك، شور سويو بير- بيره سه پرديك و سانكي بوتون شنليك لر تكجه بيزيمدير بيله رديك، هئچ بيلمزديك بير گون گلر گؤل بيزدن كوسر!! سوفراسين اؤزويله چكيب آپارار! شنلييي بيزه چوخ گؤرر!

او قورخونج دالغالار، يوخ اولاجاغيني كيمسه دوشونه بيلمزدي، آمما او گونلر گليب چاتيب و بيز گؤلون مظلوميتينه دوروب باخيريق، يالانداندا گلين گئدك آغلاياق، اورمو گؤلون دولدوراق دئييريك!! آخي ندن آغلاياق گلين قوللاريميزي چيرمالاياق، هر يولويلادير بو عزيز گؤلو اؤلومدن قورتاراق، آخي گله جك نسيل لره نه دئيه جه ييك؟؟ باشيميز آلچاق اولماياجاق مي؟ اوره ييميزه قان دولماياجاق مي؟؟

هامي گرك يارديم ائده، من، سن ، او و هامي، ايشچي دن توت مجليسه يوللاديغيميز بوتون نوماينده لر، هامي!!

غيرتيميز وارسا گؤلوموزده اولاجاق!!

يازان: حسين واحدي




گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : اورمو گؤلو
یارپاق لار : 1
 
   
 
Powerd By : ARZUBLOG.COM Theme Designer : MyTheme.ir